کتاب صوتی زندگی خود را دوباره بیافرینید اثر جفری یانگ
فهرست مطالب:
مقدمه
فصل 1 : تله های زندگی
فصل 2 : در کدام تله گرفتار شده اید؟
فصل 3 : درک تله های زندگی
فصل 4 : تسلیم فرار و حمل
فصل 5 : چگونگی تغییر تله های زندگی
فصل 6 : تله زندگی رها شدگی
فصل 7 : تله زندگی بی اعتمادی و بد رفتاری
فصل 8 : تله زندگی محرومیت هیجانی
فصل 9 : تله زندگی طرد اجتماعی
فصل10: تله زندگی وابستگی
فصل11: تله زندگی آسیب پذیری
فصل12: تله زندگی نقص - شرم
فصل13: تله زندگی شکست
فصل14: تله زندگی اطاعت
فصل15: تله زندگی معیار های سخت گیرانه
فصل16: تله زندگی استحقاق
فصل17: تله زندگی فلسفه تغییر
توضیحات کتاب:
در این کتاب که مؤلفان آن هر دو از شناختدرمانگران بنام هستند، ۱۱ الگوی رفتاری مخرب و تکراری، که با خودانگارۀ منفی ارتباط دارند، مشخص شده اند.
ضمن شرح حال بیماران واقعی، مؤلفان نشان میدهند که چگونه هر یک از این الگوهای ناکارآمد از تجارب کودکی ریشه گرفته و خود، مبنایی برای ارزیابی خویشتن در بزرگسالی میشوند.
در ادامۀ کتاب، برنامهای عملی با استفاده از تکنیکهای تجربی (تماس با کودک درون) و شناختی (بازنویسی خود و جایگزینی آن با الگوی ناکارآمد) و رفتاری (شناسایی رفتارهای خاص و تغییر آنها) معرفی میشود.این کتاب ابزار قدرتمندی برای کار با مراجعان براساس رویکردهای شناختی و طرحواره درمانی است.
دکتر آرون تی. بک بنیانگذار درمان شناختی-رفتاری در مقدمۀ این کتاب مینویسد:“یانگ و کلوسکو بر اساس خلاقیت و تدبیراندیشی توانستهاند ابزارهای اثرگذاری برای تغییر روابط بینفردی و روابط شغلی تدوین کنند.به دنبال تغییر در روابط بین فردی و روابط شغلی، زندگی تغییر شگرفی خواهدکرد.این کتاب نشان میدهد که نویسندگان از بینش بالینی، حساسیت و شفقت خاصّی برای راهحل اندیشی مشکلات بین فردی و مشکلات شغلی برخوردارند.
در بخشهایی از کتاب زندگی خود را دوباره بیافرینید میخوانیم
جد، یک دلال سهام سی و نه ساله و بسیار موفق است. او با زنان ارتباط برقرار میکند، اما به نظر میرسد ارتباطش با هیچکدام از آنها جدی و عمیق نمیشود. جد در تله فقدان عاطفه یا کمبود محبت گرفتار شده است.
هنگامی که برای اولین بار رویکرد تلههای زندگی را تنظیم میکردیم، به درمان بیمار قابل توجهی به نام جد پرداختیم. جد نمونه بارزی از تله خود کوبنده است.
جد از ارتباط با یک زن به زن دیگر میرفت و معتقد بود که هیچکدام از زنانی که به مقالات آنها میرود، آن کسی که میخواهد نیست. هرکدام از آنها سرانجام جد را ناامید میکردند. صمیمانهترین نوع رابطهای که جد به آن رسیده بود، شیفتگی با زنانی بود که او را از نظر جنسی تهییج میکردند. مشکل اینجاست که چنین روابطی ماندگار نیستند.
جد با زنان «ارتباط» برقرار نمیکند، او آنها را «فتح» میکند. نقطهای که جد در آنجا علاقهاش را از دست میدهد، دقیقا همان نقطهای است که علاقه را به دست آورده، زن عاشق او شده است.
جد: از اینکه زنی مدام نزدیک من باشد و هرجا میروم کنار من باشد بیزارم. خصوصا زمانیکه در مکانهای عمومی و در جمع هستیم. فقط دلم میخواهد فرار کنم.
جد با تنهایی دست و پنجه نرم میکند. احساس پوچی و خستگی دارد. حفرهای در درون دارد و همچنان دنبال زنی میگردد که این حفره را پر کند. جد معتقد است که چنین زنی را هرگز پیدا نمیکند. باور دارد که همیشه تنها بوده و تا همیشه هم تنها خواهد ماند.
جد در دوران کودکی نیز این تنهاییِ دردناک را حس میکرد. هرگز پدرش را نشناخت و مادرش سرد و بی عاطفه بود. نیازهای «عاطفی» هیچکدام از آنها بر آورده نشده بود. او با کمبود محبت بزرگ شد و اکنون به عنوان یک فرد بزرگسال نیز در حال ساخت همان محیط عاری از احساس و عاطفه است ... وقتی جد برای درمان سراغ ما آمد، بارها و بارها او را به چالش کشیدیم. سعی کردیم هر زمان که به دفاع از خودش میپردازد، تلهای که در آن گرفتار شده را کمرنگتر کنیم. بسیار مهم بود که به او نشان دهیم که خالصانه ناراحتی او را در مورد نزدیک شدن به سایر افراد، خصوصا به خاطر پدر و مادر به شدت بی عاطفهاش، درک میکنیم.
کپی رایت را رعایت کنید, هرچند که این کپی ها تاثیری برای سایتتان ندارد.